حمله به قدرت موشکی سپاه صهیونیست‌ها را ذوق‌زده کرد

محافل و رسانه‌های رژیم صهیونیستی از سخنان خلاف امنیت ملی ...درباره قدرت موشکی ایران استقبال کردند.

...از اینکه سپاه پاسداران به هنگام تهدید آمریکا و اسرائیل، زرادخانه‌های موشکی ایران را به نمایش گذاشته بود، اظهار ناخرسندی کرده و آن را کارشکنی در مقابل برجام خوانده بود!

روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل در این زمینه نوشت:  ... در مناظره‌های انتخاباتی، سپاه پاسداران را متهم کرد که با نوشتن شعار علیه اسرائیل روی موشک‌ها، اقدام به مانع‌تراشی در توافق هسته‌ای کرده است. او گفت چرا شهرهای زیرزمینی موشک را نشان دادند؟

روزنامه جروزالم‌پست هم با برجسته کردن سخنان ... نوشت؛ او تندروها را متهم به اخلال در توافق هسته‌ای کرد و گفت نباید روی موشک‌ها نوشته می‌شد «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود».

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر(ع)؛

آنچه از حضرت علی‌اکبر (ع) نمی‌دانید

حضرت علی‌اکبر (ع) با توجه به تأکیدهای پیامبر اکرم (ص) به کسب روزی حلال، بیکار نبوده است.

شغل حضرت علی‌اکبر (ع) چه بود؟همزمان با خجسته میلاد جوان اهل بیت (ع)، حجت‌الاسلام حسن آقامیری کارشناس مذهبی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با نگاهی به سیره اهل بیت (ع) و سفارش‌های پیامبر اکرم (ص) گفت: ما از رسول اکرم (ص) و اهل بیت ایشان به طور مفصل سفارش‌های بسیاری را برای هدایت جوانان به کار کردن داریم و در روایات بسیاری آمده است: «عبادت 70 جزء دارد و بهترین آن کار کردن برای کسب روزی حلال است.» روزی یکی از نزدیکان پیامبر(ص) به خدمت ایشان شرف یاب شدند و رسول خاتم (ص) از شغل آن فرد پرسیدند. اگر این صحابه به پیامبر (ص) می‌گفت که کار ندارم حضرت می‌فرمودند از چشمم افتادی و از چشم افتادن پیامبر عین افتادن از چشم پدر است و همه را به پیدا کردن کار تشویق می‌کردند.

وی در ادامه با نگاهی به سیره زندگی حضرت علی‌اکبر (ع) در توصیه‌ای به جوانان بیان کرد: همه ما حضرت علی‌اکبر (ع) را از صبح تا ظهر عاشورا می‌شناسیم و آگاهی زیادی از چگونگی زندگی ایشان نداریم، چه کسی می‌داند که شغل شریف ایشان چه بوده است؟ آیا همسر داشته‌اند یا نه؟ 

حجت‌الاسلام آقامیری با اشاره به شباهت زیاد حضرت علی‌اکبر (ع) با جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص) ابراز داشت: علی الاکبر أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسول الله (ص)، هر انسان را خدا خلق می‌کند، اما به دست آوردن خلق، چیزی اکتسابی است که ایشان از جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص) کسب کرده‌اند.

کارشناس مذهبی بیان کرد: حضرت علی‌اکبر (ع) بنا به گفته مورخان، حداقل 25 سال سن داشتند و با تطبیقی به نگرش اهل بیت (ع) و سفارش‌های پیامبر اکرم (ص)، بیکار بودن ایشان واقعیت ندارد.

حجت‌الاسلام آقامیری در پایان خاطرنشان کرد: شخصیتی که ما از حضرت علی‌اکبر (ع) برای جوانان ساخته‌ایم، صبح عاشورا متولد می‌شود و ظهر واقعه کربلا از دنیا می‌رود و اگر زندگی ایشان را بررسی کرده باشیم در حد کتاب‌های مدرسه‌ای و آموزش‌های کوتاه است.

     

یکی از بارزترین نمونه های کمال و اسوه های پاکی و مردانگی، «علی اکبر»، شهید بزرگ حماسه ی عاشورا و فرزند با فضیلت سیدالشهدا(ع) است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  سزاوار است که از رهگذر آشنایی با شخصیت و ویژگی های این جوان برومند و رشید و باصلابت، از او درس جوان مردی و مقاومت و ایمان و ادب بیاموزیم و نسلی را تربیت کنیم که پویای راه نورانی آن شهید باشد.
 
دودمان پاک
 
حضرت علی اکبر (ع) مولود خانه ی امامت و پرورده ی دامان ولایت و نجابت است. تولد او در روز یازدهم شعبان سال 33 هجری در مدینه بوده است.(1) پدرش حسین بن علی (ع) و مادرش لیلی دختر «ابی مره» بود که از خاندانی جلیل و با شرافت بود. به دلیل این که او بزرگ ترین پسر سیدالشهدا بود، به علی اکبر مشهور شد. البته بعضی هم امام سجاد(ع) را پسر بزرگ امام حسین (ع) می دانند.
 
تربیت شایسته ی امام حسین(ع) سبب شد که علی اکبر به بهترین صفات کمال آراسته شود. عواملی همچون: اصالت خانوادگی، تربیت و وراثت، کسب علم و فضایل از عناصر تشکیل دهنده ی شخصیت هر کس است، در وجود و زندگی او فراهم بود. خلق و خوی او و رفتار و حرکات و ادب و متانتش در حد اعلای برجستگی و درخشندگی بود. آن گونه که گفته و نوشته اند، رفتارش یادآور حرکات و رفتار پیامبر خدا(ص) بود و همین سبب می گشت تا در چهره ی او شخصیت پیامبر را مشاهده نمایند و با دیدن او یاد حضرت رسول (ص) را در ذهن ها زنده کنند. علی اکبر، نسخه ای برابر با اصل نسبت به رسول خدا و شاخه ای از آن شجره ی طیبه و ریشه ی پاک بود و وارث همه ی خوبی های خاندان عصمت و طهارت به شمار می رفت.
 
الگوی شجاعت و ادب، اکبر
دردانه ی فاطمی نسب، اکبر
فرزند یقین، زنسل ایمان بود
پرورده ی دامن کریمان بود
جان، برخی نام ماندگارش باد
یاد ادبش نمی رود از یاد
آن یوسف حسن و ماه کنعانی
در خلق و خصال، احمد ثانی
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دریا دل و کوه استقامت بود(2)
 
فضایل
 
علی اکبر (ع)، از جوانی مجموعه ای از خوبی ها و فضیلت ها و نمونه ای روشن از فضایل عترت پاک پیامبر بود. حتی کسی چون معاویه هم که دشمن خاندان عصمت بود، به فضایل او اقرار داشت. روزی در حضور معاویه سخن از این بود که «رهبری دینی» شایسته ی کیست؟ حاضران گفتند: تو شایسته ترینی. ولی خود معاویه گفت: نه، چنین نیست. علی فرزند حسین بن علی(ع) شایسته ترین است، چرا که هم از نسل پیامبر است، هم شجاعت بنی هاشم در او جلوه گر است، هم سخاوت بنی امیه!...(3) البته سخاوت بنی امیه ادعای بی اساس است. وقتی از زبان دشمن چنین اعترافی شنیده شود، دوستان چه خواهند گفت؟ این که معاویه در شام، درباره ی او چنین تعبیراتی را بر زبان جاری می کند، نشانه ی آن است که آوازه ی کمالات او فراتر از حجاز رفته بود.
 
رابطه ی سرشار از ادب و احترام علی اکبر (ع) به پدر و علاقه و محبت پدر به فرزند، در همه ی مراحل زندگی این دو الگوی فضیلت وجود داشت و نهایت و اوج آن، در صحنه ی عاشورا دیده می شود که به آن اشاره می کنیم.
 
در رکاب پدر
 
تربیت ولایی و تأدیب شایسته، سبب شده بود علی اکبر همواره در خدمت و اطاعت پدر بزرگوارش باشد و در نهایت ادب، گوش به فرمان و آماده ی جان نثاری شود.
 
وقتی حادثه ی قیام اباعبدالله(ع) پیش آمد و امام برای مبارزه با فساد و طغیان امویان، از بیعت با آنان خودداری کرد و از مدینه خارج شد، علی اکبر در رکاب و همراه پدر بود و پس از اقامت چند ماهه در مکه، چون امام تصمیم گرفت به سمت کوفه و کربلا حرکت کند، علی اکبر هم با صلابت و ایمان و عشق، در این کاروان شهادت حضور یافته بود. سخنانش در طول راه تا رسیدن به کربلا و نقشی که در آن حماسه داشت، ستودنی است.
 
به نقل تواریخ، وقتی کاروان حسینی به منزلگاه «قصر بنی مقاتل» رسید، پس از استراحتی کوتاه و برداشتن آب، در مسیر حرکت یک لحظه خواب چشمان حسین بن علی (ع) را گرفت، وقتی بیدار شد، فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون، و الحمد لله رب العالمین». سه بار این جمله را تکرار کرد که به طور ضمنی اشاره به حادثه ی تلخ و مصیبت و شهادت داشت.
 
علی اکبر که سوار بر اسب بود، با شنیدن این ذکر (استرجاع) نزد پدر آمد و گفت: پدر جان، جانم به فدایت، برای چه استرجاع گفتی و خدا را حمد کردی؟
 
امام حسین (ع) فرمود: سر بر روی زین اسب نهاده بودم که لحظه ای به خواب رفتم. سواری را دیدم که می گفت: این گروه سیر می کنند، مرگ هم در پی آنان روان است. فهمیدم که در این سفر به شهادت خواهیم رسید.   
پرسید: پدر جان، مگر ما بر حق نیستیم؟
فرمود: چرا فرزندم، قسم به خدایی که بازگشت همگان به سوی اوست، ما بر حقیم.
علی اکبر گفت: پس، دیگر چه باک از مردن در راه حق؟
حسین بن علی(ع) فرمود: خدا جزای خیر به تو بدهد؛ بهترین پاداشی که به فرزندی نسبت به پدرش می دهند.(4)
پس از چند روز، با محاصره ی فرات از سوی دشمن، یاران امام و خیمه گاه در مضیقه ی بی آبی قرار گرفتند. هر چه به عاشورا نزدیک تر
می شد، فشار کمبود آب بیشتر می شد و برداشت آب از فرات مشکل تر می گشت.
روز هشتم محرم، امام حسین(ع) علی اکبر را همراه سی سوار برای آوردن آب به شریعه ی فرات فرستاد تا با شکستن حلقه ی محاصره، آب به خیمه ها بیاورند. گرچه هدف، صرفا آوردن آب بود، ولی این هدف جز با درگیری با سپاه خصم و مأموران عمرسعد، میسر نبود.
آن گروه، صفوف دشمن را متفرق ساختند و وارد فرات شدند، مشک ها را پر از آب کرده به سوی خیمه ها حرکت کردند. در برگشت نیز با سربازان کوفه درگیر شدند و با دلاوری و شهامتی که از خود نشان دادند، توانستند با موفقیت آب را به خیمه گاه برسانند.(5)
 
در شب عاشورا
 
برای یاران امام حسین(ع) به ویژه جوانان بنی هاشم، شب عاشورا شبی ارجمند و سرنوشت ساز و لحظه ی تجلی عشق و ایمان بود. جوانان هاشمی یکدیگر را سفارش می کردند که فردا باید با استفاده از این فرصت طلایی، بزرگ ترین حماسه ی فداکاری را در راه عقیده و حمایت از امام بیافرینند.   
 
علی اکبر از جمله ی کسانی بود که اصرار داشت در نبرد فردا و در میدان حق، پیش تاز باشد. وقتی سید الشهدا (ع) خطاب به آن جمع دلیران مؤمن فرمود: «تاریکی شب شما را فرا گرفته است، بیعتم را از شما برداشتم، از تاریکی شب استفاده کنید و متفرق شوید و هر کدامتان دست کسی از خاندانم را بگیرید و بروید، این قوم در پی من هستند و اگر به من دست یابند با کس دیگر کاری ندارند»؛ این سخنان عکس العمل های خاصی را برانگیخت و جوانان و اصحاب، هر کدام با کلامی ابراز وفاداری و استقامت و آمادگی برای شهادت کردند.
 
اولین سخن را ابوالفضل العباس و علی اکبر بیان کردند و گفتند:
چرا چنین کنیم؟ هرگز مباد که پس از تو زنده بمانیم. سپس جوانان بنی هاشم سخنانی درمورد ماندن و فداکاری کردن تا مرز شهادت بر زبان آوردند.(6)
 
یاران و بستگان امام، آن شب تا سحر با شوق شهادت به عبادت و تهجد و آماده سازی خویش برای نبرد فردا مشغول بودند و علی اکبر هم در خدمت پدر و گوش به فرمان بود و برای دمیدن خورشید عاشورا لحظه شماری می کرد تا از پیش گامان جهاد و شهادت باشد و سخنی را که در راه آمدن به کربلا به پدرش گفته بود (اگر ما بر حقیم، پس باکی از مرگ نداریم) به اثبات برساند.
 
عاشورا، روز حماسه
 
خورشید عاشورا دمید، نبرد میان جبهه ی حق و باطل آغاز شد. یکایک اصحاب امام به میدان رفتند و شهید شدند. وقتی هیچ کس از آنان باقی نماند، نوبت به جوانان بنی هاشم رسید تا پای در میدان بگذارند.
 
علی اکبر، جوانی رشید و شجاع، خوش سیما و خوش سخن بود و گفتار و حرکاتش همه را به یاد پیامبر خدا (ص) می انداخت. به حضور امام حسین (ع) آمد و از پدر اذن میدان خواست. پدر هم اجازه داد. سوار بر اسب شد و آهنگ رفتن به میدان کرد. پدر و پسر با هم خداحافظی کردند، اما امام، با نگاهش جوان رشید خود را زیرنظر داشت و با حسرتی دردناک و در عین حال با شوقی فراوان به قد و بالای فرزند نگاه می کرد؛ نگاه کسی که از بازگشت او مأیوس باشد.
 
حسین بن علی (ع) دست زیر محاسن خود برد، نگاهش را به آسمان متوجه ساخت و با سخنانی که نشان دهنده ی جایگاه والای علی اکبر و محبت پدر به این فرزند دلاور بود، چنین گفت:   
 
«خدایا! شاهد باش که شبیه ترین مردم به پیامبرت در چهره و گفتار و منطق و عمل را به سوی این قوم فرستادم. ما هرگاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به سیمای این جوان نگاه می کردیم. خدایا! برکات زمین را از این قوم بگیر و جمعشان را پراکنده و متلاشی کن، اینان ما را دعوت کردند تا یاری مان کنند، ولی با جنگ و قتالشان بر ما تعدی و تجاوز کردند.»(7)
 
آن گاه علی اکبر به میدان شتافت، در حالی که هیبت پیامبر و شجاعت علی و استواری حمزه و بزرگ منشی حسین بن علی را داشت.
 
در معرفی خود رجز می خواند و به آن رو به صفتان حمله می آورد. رجزهای حماسی او چنین بود:
 
«من علی، فرزند حسین بن علی هستم، از گروهی که جد پدرشان پیامبر خداست. به خدا سوگند، هرگز نباید ناپاک ناپاک زاده بر ما حکومت کند. من با این نیزه و شمشیر، در دفاع از حق و یاری پدرم، آن قدر با شما خواهم جنگید که نیزه ام خم شود و شمشیرم کند گردد. بر شما ضربت خواهم زد، ضربتی شایسته ی یک جوان هاشمی علوی.»
 
علی اکبر نبردی شجاعانه کرد و گروه بسیاری را بر خاک هلاکت افکند. ضربات و حمله های او چنان کاری بود که سپاه دشمن را به هراس افکند، به نحوی که هنگام حمله ی او، صدای «الحذر، الحذر» (مواظب باشید) از نیروهای دشمن برمی خاست. رزم پرشور او، در آن هوای گرم و با لبی تشنه در آن نیم روز داغ، آن هم با سلاح و تجهیزات سنگین او را به شدت خسته و بی تاب کرد. لحظه ای دست از جنگ کشید و به خیمه گاه آمد تا آبی بنوشد و نیروی تازه ای بیابد، ولی در خیمه ها آب نبود و حسین تشنه تر از علی اکبر بود.   
 
امام به او فرمود: پسرم! بر حضرت محمد و علی (ع) و بر من سخت و ناگوار است که از من کمک و آب بخواهی و یاری تو برایم میسر نباشد. سپس از وی خواست دوباره به میدان برود و بجنگد و اظهار امیدواری کرد که از دست رسول خدا (ص) سیراب شود.
 
شهادت سرخ
 
حضرت علی اکبر، چند بار رفت و برگشت و در هر نوبت، رزمی نمایان کرد و در نهایت در حلقه ی محاصره ی سپاه دشمن قرار گرفت و از هر طرف بر پیکر او ضربه زدند و آن قدر مجروح شد و خون از بدنش رفت که بر زمین افتاد.
 
ستاره ای بود که بر خاک افتاد. حسین (ع) با شتاب خود را به علی اکبر رساند و سر او را بر زانو گرفت و خاک و خون از چهره و چشم فرزند زدود. علی اکبر در آخرین لحظات، چشم خویش را گشود و به سیمای سالار شهیدان نگاه کرد و ... جان باخت، در حالی که حدود 27 سال از سن او می گذشت.
 
حسین (ع) که این قربانی را در راه خدا داده بود، در پیش گاه خدا سربلند و مفتخر بود. خم شد و صورت بر صورت خونین پسر گذاشت. سپس از جوانان هاشمی کمک خواست تا جسد آن شهید را از میدان به عقب منتقل کنند و در خیمه ی مخصوص شهدا قرار دهند.(8)
 
حادثه ی عاشورا به پایان رسید. سه روز بعد، وقتی امام سجاد(ع) برای دفن پیکر امام و شهدا از کوفه به کربلا آمد و بدن مطهر امام حسین (ع) را به خاک سپرد، جسد فرزندش علی اکبر را هم پایین پای آن حضرت دفن کرد.
 
این که ضریح امام حسین(ع) شش گوشه دارد، دو گوشه ی جدا در پایین پا، محل دفن علی اکبر را نشان می دهد. امروز هر کس سالار شهیدان را زیارت می کند، این جوان با ایمان را هم زیارت می کند. هر کس بر حسین بن علی (ع) سلام می دهد بر «علی بن الحسین» هم سلام می دهد.
 
علی اکبر، جانبازی و فداکاری را در کربلا به اوج رساند و حمایت از حجت الهی و امام زمان خویش را به خوبی انجام داد و برای همه ی جوانان در همه ی تاریخ، یک الگوی ایمان و جهاد و مبارزه و شهادت باقی ماند.
 

اسرائیل خواستار امضای توافق با آمریکا برای مقابله با «تهدید ایرانشد

وزیر ارتباطات و امور اطلاعات رژیم صهیونیستی با فرافکنی درباره نقش تهران در منطقه، امضای توافقی بین واشنگتن و تل‌آویو درباره آنچه که وی «تهدید ایران» خواند، شد.

الگماینر: اسرائیل خواستار امضای توافق با آمریکا برای مقابله با «تهدید ایران» شدبه گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از نشریه الگماینر، رژیم صهیونیستی امضای تفاهم‌نامه رسمی با آمریکا را در ارتباط با آنچه آنرا  تهدید ناشی از ایران نامید، خواستار شد.

نشریه الگماینر در گزارشی نوشت: وزیر ارتباطات و امور اطلاعات اسرائیل خواستار امضای تفاهم‌نامه‌ای رسمی بین آمریکا و اسرائیل در ارتباط با «تهدید ایران» و همچنین به رسمیت شناختن حق حاکمیت اسرائیل در بلندی جولان شده است.

«اسرائیل کاتس» همچنین خواستار امضای یک تفاهم‌نامه امنیتی جدید بین آمریکا و اسرائیل در ارتباط با مخالفت با آنچه حضور گسترده نیروهای ایرانی در سوریه خوانده است، شد. او طرحی پنج‌بندی بر اساس نگرانی‌های فزاینده اسرائیل در ارتباط با «تهدیدهای منطقه‌ای ناشی از ایران» و همچنین حزب‌الله و گروه‌های تروریستی منتشر کرد.

کاتس در کنفرانسی در نیویورک به میزبانی جروزالم پست گفت این طرح با درخواست از آمریکا برای به رسمیت شناختن حق حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان آغاز می‎شود، منطقه‌ای که اسرائیل در پی پیروزی در جنگ در ژوئن سال 1967 آن را تصرف کرد. کاتس در ادعایی پوچ گفت بلندی‌های جولان «بخشی جدایی ناپذیر از اسرائیل محسوب می‌شود.»

او در ادامه با فرافکنی درباره نقش منطقه‌ای ایران گفت در حالی است که آمریکا و اسرائیل با «حضور دائمی نظامیان ایرانی در سوریه و لبنان مخالف هستند»، ایرانی‌ها به همراه روسیه عاملی کلیدی در ایجاد ثبات در رژیم به اعتقاد وی شکنندهِ بشار اسد در دمشق ایفا می‌کنند.

کاتس در ادامه گزافه‌گویی‌های خود گفت این مخالفت می‌تواند زمینه‌ای برای اعمال تحریم‌هایی بر ایران شود تا زمانی که «این کشور حمایت از حزب‌الله و دیگر سازمان‌های تروریستی در منطقه را متوقف کند.»

او خاطرنشان کرد: «این بخشی گمشده در توافق نامه هسته‌ای حاصل شده است.

اظهارات دبیر شورای انقلاب فرهنگی در خصوص سند

2030

مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از مغایرت سند 2030 یونسکو با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انتقاد کرد.

اظهارات دبیر شورای انقلاب فرهنگی در خصوص سند 2030+ فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در فیلمی در خصوص سند 2030 می گوید این شورا دغدغه های خودش را در خصوص مغایرت سند 2030 با اسناد ملی کشور اعلام کرده است، ما در داخل کشور سند حاکم برای نظام آموزشی به نام سند تحول بنیادین داریم و اگر قرار است در عرصه بین الملل مراوداتمان را تعمیم دهیم باید همسو با سند تحول بنیادین حرکت کنیم.

محمد مخبر دزفولی در ادامه گفته است: مگر می شود سندی ملی در حوزه آموزش و پرورش به تصویب برسد و این سند کنار گذاشته شده و آنچه غربی ها گفته اند و شاکله آن با اهداف کشور مغایرت دارد مورد توجه قرار گیرد؟. برای سند ملی تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش زحمات بسیاری کشیده شده و اگر قرار باشد مساله ای خارج کشور در این حوزه وارد شود باید منطبق با سند داخلی باشد.

وی همچنین گفت عزیزانی که کار سند 2030 را تدوین کرده بودند در جلسات نقشه جامع علمی آمدند و پذیرفتند که اشتباه شده و کوتاهی کردند.

یونسکو در سال 2015 میلادی سند 2030 را با عنوان پوشش سواد و افزایش کیفیت آموزشی (به سبک زندگی غربی) که به تصویب رساند، این سند 17 هدف اصلی . 169 هدف ویژه است و کشورهای عضو باید آن را اجرایی کنند و یونسکو بر حُسن اجرای کار بر کشورهای نظارت خواهد داشت.

ایران نیز با امضای این سند متعهد به اجرای آن شده است در حالی که بسیاری از کارشناسان بر مغایرت این سند با سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش اتفاق نظر دارند.

رهبر معظم انقلاب نیز روز گذشته در دیدار معلمان با ایشان به این سند انتقاد کردند و فرمودند: سند 2030 از مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است، به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می دهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند، اگر چنانچه با اصل کار نمی‌توانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد

از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران

 

تصاویر صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه می‌شود.

به گزارش  خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، تصاویر صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه می‌شود، به قرار ذیل است:
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران 
 
از بی تاثیری دولت ها در رفع سایه جنگ تا روایت های متفاوت از حضور رئیس جمهور در میان معدن کاران